بر روی تخته سنگی نوشته شده بود،
اگر جوانی عاشق شد چه کند؟
من هم زیر آن نوشتم :باید صبر کند.
برای بار دوم که از آنجا گذر کردم،
زیر نوشته ی من کسی نوشته بود:
اگر صبر نداشته باشد چه کند؟
من هم با بی حوصلگی نوشتم : بمیرد بهتر است.
برای بار سوم که از آنجا عبور می کردم،
انتظار داشتم زیر نوشته من نوشته ای باشد.
اما زیر تخته سنگ
جوانی رامرده یافتم.